دو روزه به لطف استاد محترم مجبورم تو یه محیطی بچرخم  که حسابش با کرام الکاتبینه برای تکمیل تحقیق ایشون

الحمدالله رب العالمین شیشه ای ندیده بودم که  دیدموای طرف سر ما رو خورد.انقدبا یه شخصیت نازنینی نامی درگیره صبح میاد طرفو میبنده به فحش وتاش ب این موجود فک کنم نمیخوابه کلا غذاهم نمیخوره فک کنم شبان ه روز 24 ساعته این 25 ساعته اون جاس همرو هم نازنین میبینه خخخ منو هم نازنین میبینه. ای خدا شفاش بدهبا بچه ها مسخرش میکنیم میگیم برایان تریسی

یه یارو دیگه امده داستان سرایی میکنه ای فلان وبهمان وپسرا مام جمعه کرج فلان کرده بهمان کرده  نمیدونم قاضی کشیک حکم منو داده تبعید شدم سوریه.  منم گفتم اره بابا هر چی تو بگی

خخخخخ خنگول محترم امار طرفو دراوردم شراب فروش تشریف دارن معلوم نیست چه غلطی کرده برو بچ فرستادنش اب خنک  خوری وتبعدی ا ومده خودشو سوپرمن جا زده که من  فلان رو ازدست بهمان نجات دادم بهمان کله گنده بوده منو  تبعید کردن

اولندش که مگه شهر هرته.دوما از تو مظلوم ترش کله گندشو رسوا کرده بعد توی شراب فروش که دوسال هم معلوم نبوده سوئد چه غلطی میکردی اومدی میخای  مارو  فیلم کنی

از دست سازه هاش فهمیدم بعله زندان هم تشریف داشتن

بعدس به من میگه  کی امار منو داده تو از کجا سال اون اتفاق رو میدونی

نمی دونه که من یه دانشجوی حقوقم ناسلامتی و فهمیدن این دست چیزای پیش پا افتاده برام چیزی نیست.

جا داره بگم دیر وقت است و جز دوستت دارم .باقی کارها بماند برای فردا

دوستون دارم زیاااااااااااددددددد شب همگیتون خوش

 

تحقیقات میدانی

هم ,تو ,کرده ,رو ,فلان ,منو ,هم نازنین ,نازنین میبینه ,منو داده ,چه غلطی ,فک کنم

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فرشتۀ چادری کتابخانه فرهيختگان -خانم دایناسور- تبادل لینک انشا بیست علمدار ایرانی 21 تازه ترین اخبار اختصاصی طراحی سایت و سئو * گـــل نرگس * زندگیمون قصه نیست و نبود